روایت‌نویسی زنانه؛ ابزاری برای مبارزه با سرکوب و سپردن به حافظه تاریخی

نوشتن روایت از زندگی زنان، به‌ویژه پس از تسلط طالبان، به یکی از کارهای روزانه‌ برخی زنان افغانستان تبدیل شده است. روزانه روایت‌های متعددی با موضوع‌های مرتبط با ابعاد مختلف زندگی زنان منتشر می‌شود.

نوشتن روایت از زندگی زنان، به‌ویژه پس از تسلط طالبان، به یکی از کارهای روزانه‌ برخی زنان افغانستان تبدیل شده است. روزانه روایت‌های متعددی با موضوع‌های مرتبط با ابعاد مختلف زندگی زنان منتشر می‌شود. به گفته‌ برخی روایت‌نویسان، در شرایط کنونی که زنان افغانستان از حق آموزش، کار، سفر و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی محروم شده‌اند، نوشتن روایت‌های زنان توسط خود آنان، کنشی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می‌شود. این نویسندگان می‌افزایند که انتشار مسائل مربوط به زنان در قالب خبر در رسانه‌ها، آن‌گونه که باید، نمی‌تواند درد، رنج، مقاومت، ایستادگی و مبارزه‌ زنان را با جزئیات و دقت روایت بیان کند. آنان معتقدند که نوشتن روایت از زندگی زنان علاوه بر اینکه در شرایط فعلی یک ابزار نیرومند برای افشای شرایط و محدودیت‌های طالبان است، یک وسیله مهم برای ثبت مبارزه زنان در تاریخ نیز به شمار می‌رود. این نویسندگان تأکید دارند که نوشتن از زندگی زنان می‌تواند منجر به نوعی روان درمانی شده و تبدیل به حافظه جمعی شود و اگر روایت زنان از این زمان و شرایط نوشته شود در آینده هیچ کسی نمی‌تواند تاریخ را نقض یا تحریف کند.

همزمان با ادامه شرایط پیچیده زنان در افغانستان، برخی از زنان روایت‌های روزانه‌شان را می‌نویسند. آنان معتقدند که نوشتن قصه‌های روزمره زنانی که در شرایط پیچیده حقوق بشری قرار دارند، می‌تواند مسیر مبارزه برای عدالت‌خواهی را هموارتر کند.

عزیزه صفدری، یکی از دختران روایت‌نویس، می‌گوید که روایت‌نویسی یکی از راه‌های آگاه ساختن جهان از رنج، محدودیت و وحشت فعلی طالبان بر زنان است. او که از یک سال به این سو روایت‌های زنان ستمدیده در کشور را می‌نویسد، معتقد است که روایت‌نویسی کار ساده‌ای نیست و آن‌ها با وجود تمام ترس‌ها و برخلاف میل طالبان، روایت‌ها را به هدف ثبت وقایع کنونی برای نسل‌های آینده می‌نویسند.

تمنا رضایی، دیگر دختر روایت‌نویس که از دو سال به این سو نوشتن روایت را آغاز کرده است، می‌گوید که برای اولین بار روایت زندگی خودش را نوشته است. او می‌افزاید: "فکر می‌کردم آن‌قدر مهم نیست که از خودم بنویسم و از این بنویسم که از حقوق اساسی‌ام در کشور محروم شدم. اما پس از انتشار روایتم فهمیدم که داستان زندگی من برای بسیاری از مردمم ارزشمند بوده است. هنگام مصاحبه با زنان برای نوشتن روایت‌شان متوجه شدم که بسیاری از زنان ما برخی از ظلم، خشونت و سرکوب‌ها را اصلاً جرم نمی‌دانستند و تصور می‌کردند این‌ها بخشی از رسم و شیوه زندگی روزمره است. در جریان مصاحبه، فهمیدم که ستم در زندگی زنان افغانستان جا افتاده و عادی شده است. نکته‌ دیگری که هنگام ثبت مصاحبه‌ها متوجه شدم، این بود که هیچ مرجع قانونی برای رسیدگی به شکایات زنان در کشور وجود نداشت و این باعث سکوت آنان در برابر ظلم می‌شد."

تعدادی از نویسندگان کشور و فعالان رسانه‌ای چنین اقدامی از سوی زنان را می‌ستایند. حمیرا قادری، نویسنده و خالق اثر «رقص در مسجد»، می‌گوید که اگر روایت‌گری از زمان‌های پیش آغاز شده بود، زنان می‌توانستند به مراتب بهتر از ظلم‌های امروزی جلوگیری کنند و تبعیض را ملموس‌تر سازند. به گفته‌ او، تاریخ زنان افغانستان در واقع تاریخ سکوت و انزواست.

بانو قادری می‌افزاید: "حتی در زمان قبل از طالبان هم محرومیت از آموزش طبیعی بود و همین منجر به بی‌سوادی مطلق یک طیف گسترده زنان در کشور شد، چون روایت شخصی در جامعه ما یک موضوع انتزاعی بود هیچ کاری با وجدان جمعی جامعه نداشت وتا به حال هیچ بحثی اجتماعی را دامن نزده است. اگر زنان بنویسد، بیش‌تر شنیده می‌شوند و فضای همدلی در جامعه به‌وجود می‌آید."

این نویسنده همچنین می‌گوید که نوشتن روایت از زندگی زنان، علاوه بر آن که افشاگر نابرابری جنسیتی است، می‌تواند به‌عنوان نوعی هنردرمانی نیز عمل کند. به گفته‌ او، نوشتن دردها شاید آن‌چنان که باید راه مبارزه با طالبان نباشد، اما به یقین راه مبارزه با سکوت زنان است، چرا که پس از نوشتن، درد از حالت فردی خارج شده و جمعی می‌شود. او می‌افزاید که وقتی روایت شکل جمعی به خود بگیرد، همبستگی جمعی ایجاد می‌کند و زنان افغانستان به چنین همبستگی نیازمندند.

زهرا جویا، صاحب امتیاز رسانه‌ رخشانه، می‌گوید که زنان در افغانستان تجربه‌های تلخی از زندگی و مبارزه دارند و باید به آن‌ها فرصت داده شود تا این تجربیات نوشته و مستند شود. به گفته‌ او، درد، رنج و خشونت برای زنانی که در شرایط فعلی زندگی می‌کنند، در حال عادی شدن است. به باور زهرا جویا، با نوشتن روایت می‌توان نشان داد که خشونت‌ها چه تأثیری بر زندگی شخصی زنان گذاشته و پیامد درازمدت آن برای آینده‌ی افغانستان چه خواهد بود.

بانو جویا می‌گوید: "روایت زنان و بازتاب زندگی آن‌ها، چه در بعد ملی و چه بین‌المللی، بسیار مهم است، زیرا مردم را با خواست‌ها، دردها، رنج، مبارزه و مقاومت‌شان آشنا می‌کند. همچنین روایت داستان زنان و شهروندان جامعه‌ ما تأثیر فراوانی بر کسانی دارد که در سطح برنامه‌ریزی برای افغانستان فعالیت می‌کنند. پیامد روایت‌نویسی امروز بر نسل آینده نشان می‌دهد که آزادی تا چه اندازه مسئله‌ی بزرگی برای زنان افغانستان بوده است."

گفتنی است که پس از تسلط دوباره طالبان، زنان در افغانستان از حقوق بشر محروم شده‌اند. آن‌ها همزمان با نداشتن دسترسی به حق تحصیل، کار و سفر، اجازه فعالیت در رسانه‌ها را نیز ندارند. با این حال، بسیاری از این زنان در چهار سال اخیر، با استفاده از نام واقعی یا نام مستعار، داستان‌های خود و دیگر زنان را در قالب روایت بیان کرده اند تا جهان را از اتفاقات ناگواری که در کشور رخ داده، آگاه سازند.

منبع: روز نامه هشت صبح

لینک:

 https://8am.media/fa/womens-narrative-writing-a-tool-for-fighting-oppression-and-preserving-historical-memory/

کد خبر 25591

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 13 =